کسرا  کسرا ، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

کسرا یعنی شاه خوب

دوران کرونا و خانه نشینی

پیک نیک با خاله ها در کنار رودخونه

رود خونه تنها جایی است که کسرا به یاد لشکرک می افته چون اولین باری که به لشکرک رفتیمتوی آب سنگ پرتاب کرد واز این بازی خیلی لذتبرد و بعد این جریان هروقت میگیم تفریح کجا بریم میگهلشکرک بریم.که ما به خاطرگل رویپسرمقرار جنگل را کنسل کردیم و بهلشکرک رفتیم هوا خیلی عالی و خنک بود و به پسرم هم خیلی خوشگذشت مخصوصا کهدختر خاله ها و پسر خاله ها هم دورش بودند و حسابی تحویلش گرفتن و عکس های زیادی با همشون گرفت بقیه عکسها در ادامه مطلب. در حال خوردن خربزه شکار لحظه ها ...
25 شهريور 1391

پیک نیک با خاله ها در کنار رودخونه

رود خونه  تنها جایی است که کسرا به یاد لشکرک می افته چون اولین بار ی که به  لشکرک رفتیم توی آب سنگ پرتاب کرد و از این بازی خیلی لذت برد و بعد این جریان هروقت میگیم تفریح کجا بریم میگه لشکرک بریم. که ما به خاطر گل روی پسرم قرار جنگل را کنسل کردیم و به لشکرک رفتیم هوا خیلی عالی و خنک بود و به پسرم هم خیلی خوش گذشت مخصوصا که دختر خاله ها و پسر خاله ها هم دورش بودند   و حسابی تحویلش گرفتن و عکس های زیادی با همشون گرفت  بقیه عکسها در ادامه مطلب.     در حال خوردن خربزه شکار لحظه ها ...
25 شهريور 1391

به دنیا اومدن مانیسا جون در لندن

مانیسا : مثل زندگی مانی : ماندن و زندگی جاودانه و سا به معنی مثل » شبیه . مانیـ + سا = مثل زندگی مانی = اندیشمند مانیسا = اندیشمند و متفکر امروز یک خبر خیلی خوب شنیدیم اونهم به دنیا اومدن مانیسا جون بود که واقعا خوشحال شدیم. انشالله که قدمش برای خانواده اش و ما خیلی مبارک باشه این عکس یکساعت بعد از تولدش به من ایمیل شد و دکتر داره معاینش میکنه. چه لطيف است حس آغازي دوباره، و چه زيباست رسيدن دوباره به روز زيباي آغاز تنفس... و چه اندازه عجيب است، روز ابتداي بودن! و چه اندازه شيرين است امروز... روز ميلاد... روز تو! روزي كه تو آغاز شدي! مانیسا جونتولدت مبارك.....
25 شهريور 1391

به دنیا اومدن مانیسا جون در لندن

مانیسا : مثل زندگی مانی : ماندن و زندگی جاودانه و سا به معنی مثل » شبیه . مانیـ + سا = مثل زندگی مانی = اندیشمند مانیسا = اندیشمند و متفکر     امروز یک خبر خیلی خوب شنیدیم اونهم به دنیا اومدن مانیسا جون بود که واقعا خوشحال شدیم. انشالله که قدمش برای خانواده اش و ما خیلی مبارک باشه این عکس یکساعت بعد از تولدش به من ایمیل شد و دکتر داره معاینش میکنه. چه لطيف است حس آغازي دوباره، و چه زيباست رسيدن دوباره به روز زيباي آغاز تنفس... و چه اندازه عجيب است، روز ابتداي بودن! و چه اندازه شيرين است امروز... روز ميلاد... روز تو! روزي كه تو آغاز...
25 شهريور 1391

ادامه گردش در اصفهان و برگشت به تهران

با گردش در بقیه جاهای اصفهان کم کم خودمون واسه برگشت و پایان مسافرت آماده میکردیم کسرا هم همیشه به عشق بچه ها و بازی با اونها بیدار میشد صدف جون و صنم جون هم تو اصفهان باعث شدن به کسرا خیلی بیشتر خوش بگذره و کسرا هم خیلی باهاشون جور شده بود.کسراخیلی راحت طلبهو تو رستوران و پارکها هر وقت خسته میشه و میخواد بشینه چه روی زمین ویا مبل باشه سریعا کفش و جورابش را در میاره اینجا هم کفش و جورابش را در آورده که راحت تر روی چمن بشینه یا بدوه . لیوانهای یکبار مصرفی که واشه خوردن نوشیدنی و آب با خودمون داشتیم را توی پاش کرد من بهش گفتم مگه این کفشه گفت آره و شروع کرد به راه رفتن و از صدایی که ایجاد میشد خیل...
21 شهريور 1391

ادامه گردش در اصفهان و برگشت به تهران

با گردش در بقیه جاهای اصفهان  کم کم خودمون واسه برگشت و پایان مسافرت  آماده میکردیم کسرا هم همیشه به عشق بچه ها و بازی با اونها بیدار میشد صدف جون و صنم جون هم تو اصفهان باعث شدن به کسرا خیلی بیشتر خوش بگذره و کسرا هم خیلی باهاشون جور شده بود.کسراخیلی راحت طلبه و تو رستوران و پارکها هر وقت خسته  میشه و میخواد بشینه چه روی زمین و یا مبل باشه سریعا کفش و جورابش را در میاره اینجا هم کفش و جورابش را در آورده که راحت تر روی چمن بشینه یا بدوه . لیوانهای یکبار مصرفی که واشه خوردن نوشیدنی و آب با خودمون داشتیم را توی پاش کرد من بهش گفتم مگه این کفشه گفت آره و شروع کرد به راه ...
21 شهريور 1391

اصفهان و باغ پرندگان

مابه باغ رسیدیم بعد اینکه ماشینمون پارک کردیم درشکه ها آماده سوار کردن مسافرین به انتهای باغ بودندو صدای درشکه ها و اسبها برای کسرا خیلی جالب بود .و قتی هم که سوار شد دوست نداشت پیاده بشه جالب تر اینکه هر جا میخواستیم بریم میگفت بریم درشکه سوار شیم و با ماشین نریم باغ پرندگان هم خیلی جالب بود و برای دیدن پرندگان دوست داشت اونها را بگیره خوشبختانه یکی از این پرنده ها از قفسش بیرون اومده بود که کسرا اونو دنبال کرد و لحظه قشنگی شد که ما فیلم برداری کردیم توی باغ کلی دوست پیدا کرد و باهاشون همبازی شد و قت زیادی را در باغ گذروندیم چون هم تنوع پرندگان زیاد بود و هم کسرا از دوستاش دل نمیکند ...
21 شهريور 1391

ادامه مسافرت در استان فارس

شب بو د که به خاطر خنک تر شدن هوا به سمت مرودشت و صفا شهر حرکت کردیم یکشب دیگه هم تو صفا شهر موندیم و از اونجا دوباره به خونه خاله فاطمه برگشتیم کسرا هم که عاشق خونه خاله فاطمه بود چون خیلی آزادی داشت و هر کاری دوست داشت انجام میداد و دوست نداشت که از اونجا به مسافرتش ادامه بده ولیوقتی بهش گفتیم میخواهیم به خونه خاله عزیزه بریم خیلی خوشحال شد و با هم به آباده شیراز رفتیم و بعد از خونه خاله عزیزه که محمدجون کلی فیلم برداری کرد به اصفهان رسیدیم و مامان حاجی خونه خاله فاطمه موند و از شیراز به بعد ما سه نفره به مسافرتمون ادامه دادیم تو اصفهان به باغ پرندگان و جاهای دیدنی دیگه رفتیم که کسزا از باغ پرند...
21 شهريور 1391

اصفهان و جاهای دیدنی

کسرا صبح ها در سفر خیلی زود از خواب بیدار میشد و کارمون برای تفریح و گردش راحت ترمی شد.صبح روز شنبه بود که برای گردش به سی وسه پل و جاهای دیدنی دیگهرفتیم و کسرا هم به امید اینکهدوستانزیادی پیدا مبکنه با ما به گردش میامد. اینجا هم یک بچه ای را پیدا کرده بود و یک لحظه آروم و قرار ندشت و همش میگفت دوستم کجاست و برای پیدا کردن دوستان بیشتر با ما به باغ پرندگان اومد.و دوستان جدیدی پیدا کرد و کلی با اونها بازی کرد و چون بازدید از پارک پرندگانمون طول کشید راضی شد تا با ما به خونه برگرده و دوباره به گردش بیاد بفیه عکسها در ادامه مطلب. ...
21 شهريور 1391

شیراز و شاهچراغ و جاهای دیدنی

به شیراز که رسیدیم اول به شاهچراغ رفتیم و بعد زیارت به بازار حرم مطهر رفتیم من کلا بازار و خرید را دوست دارم کسرا هم همینطوره واسش یک جرثقیل خریدیم که خود کسرا به اون بالا بر میگه خیلی خوشحال بود و تمام سفر این بالا بر باهاش بود به باغ سعدی رفتیم که خیلی هم شلوغ بود. و کسرا در پی بازیهای خودش بود از آب نما ها بالا و پائین میپرید و اصلا دوست نداشت حتی یک لحظه جلوی دوربین عکس قراربگیره بعد از تماشای سعدی به حافظیه رفتیم اونجا هم در پی سر خوردن و بازی بود که یک لحظه گمش کردیم ولی خوشبختانه زود پیداش کردیم خیلی خسته شده بود و همش دوست داشت بدون کفش تو چمن ها بدوه، ضمنا از فالوده شیراز هم خیلی خوشش ...
21 شهريور 1391